متدها و تکنیک های درمانی

رفتار درمانی شناختی یک رویکرد روان‌درمانی است، که احساسات ناکارآمد و رفتارها، فرایندها و مضامین شناختی ناسازگارانه را، از طریق شماری از روش‌های سیستماتیک، صریح و هدف‌مدار نشانه می‌گیرد. نام این روش اشاره به رفتار درمانی، شناخت درمانی، و به ترکیب درمانی از این دو بر اساس اصول پایه و پژوهش‌های رفتاری و شناختی دارد. بسیاری از درمان‌گران با مشکلاتی از قبیل اضطراب و افسردگی بر اساس مجموعه‌ای از روش‌های شناختی و رفتاری مقابله می‌کنند. این روش اذعان دارد که ممکن است رفتارهایی باشند که از طریق تفکر عقلانی قابل کنترل نباشند. رفتار درمانی شناختی با تمرکز بر حل مسئله عهده‌دار حل مشکلات خصوصی می‌شود، و در این رویکرد درمانگر با عمل گرایی تلاش می‌کند با کمک به مراجعه کننده در انتخاب استراتژی خاصی برای مواجهه با مشکل، درمان را تکمیل کند
.
.

.

نگرش کلی روایت درمانی بر مفهوم شکل گیری هویت افراد، بر مبنای داستان هایی (روایت هایی) که از زندگی خویش نقل می کنند استوار است. یک روایت درمانگر مشتاق است تا به فرد یاری دهد تا بتواند مسیرها، روایت ها، اشکال و بخش های مختلف زندگی، فرصت ها و احتمالات مختلف را بطور گسترده ای در زندگیش ترسیم کند. روایت درمانگر بطور همزمان فرد را به تحقیقی مشترک درباره ی تاثیرات گسترده ی یک مشکل در زندگی خود و اطرافیانش ترغیب می کند. بجای تمرکز بر مشکل بعنوان بخشی از ماهیت وجودی فرد ، با تمرکز بر تاثیرات احتمالی یک مشکل در زندگی وی، روایت درمانگر میان فرد و مشکلش فاصله ای ایجاد می کند. طی فرایند بیرونی سازی مشکل ، کار بررسی و تحلیل تاثیرات احتمالی مشکل برای فرد آسان تر می شود.

نمونه ای دیگر از فرایند بیرونی سازی زمانی میسر می شود که فرد آمال و آرزوها، مقاصد، ارزش ها و تعهداتش را کنکاش می کند و با آنها در ارتباط نزدیک قرار می گیرد. وقتی ارزش ها و اهداف فرد در بخش هایی از زندگیش نمود پیدا می کنند و مکان یابی می شوند، فرد می توانند تجربه و در نتیجه روایت فردی از زندگیش را بازنویسی کنند و در نهایت در برابر مشکلات احتمالی زندگی اش مقاومت ایجاد کنند
.

اين تكنيك پدیده‌های روان‌شناختی را در سطح‌های مختلف مد نظر قرار می‌دهند؛ از مطالعه ی تجربیات انتزاعی مثبت، مانند شادی، سعادت و خوش‌بینی گرفته تا مطالعه ی ویژگی‌های شخصیتی مثبت، مانند شجاعت و حکمت و حتی مطالعه ی نهادهای مثبت مانند ساختارهای اجتماعی که می‌توانند مدنیت و شهروندی مسئولانه را پرورش دهند.برخلاف هیجان‌های منفی مانند جنگ یا گریز که باور مردم دربارهٔ عملکردهای مختلف را محدود می‌کند، هیجان‌های مثبت ذهنیت مردم را بیشتر باز نگه می‌دارند و ان‌ها را تشویق می‌کنند تا از اندیشه یا عمل، مرزهای جدیدی را به وجود بیاورند. یکی از پیام‌های عالی ذهن‌های وسعت یافته، بالا بردن توانایی‌های انسان است. هنگاهی که انسان‌ها اعمال و قواعد جدیدی را کشف می‌کنند و ان‌ها را یادمی‌گیرند، برای خود، توانایی‌های فیزیکی، عقلی، اجتماعی و روان‌شناختی فراهم می‌آورند. این واقعیت جدید، نظریهٔ توسعه و ساخت هیجان‌های مثبت نامیده می‌شود. مطالعات تجربی این نظریه را تأیید می‌کند و نشان می‌دهند که هیجان‌های مثبت، با تأثیر بر روی تفکر وسعت یافته، رشد ویژگی‌های شخصیتی مثبت مانند، مقاومت و انعطاف‌پذیری، و خوش‌بینی را موجب می‌شوند. اين تكنيك اين پیام را می‌دهد که هیجان‌های مثبت ارزش پرورش یافتن را دارند اما نه تنها به صورت یک هدف نهایی، بلکه به صورت روشی برای رسیدن به رشد و شکوفایی روان

.

اين درمان خاطر نشان ميكند كه هر شخص، چه مرد چه زن، در يك ارتباط عاشقانه و يا ارتباط زناشويى و يا ارتباط فاميلى جايگاه و نقش ويژه خود را داراست. اين درمان به دنبال ايجاد فهم و دانشى است كه هر شخص تأثير خاص خود را در يك مجموعه ايجاد ميكند. وقتى اشخاص متوجه تأثير خود در هرگونه ارتباطى بشوند و نقش و تاثيرات رفتارى خود را در رابطه پيدا كنند، زمانى كه اين ارتباطات دچار مشكل و ناراحتى شود شخص با تغيير الگو هاى رفتارى خود مي تواند به راه حل مناسبى جهت ترميم اين خطا ها برسد

اين درمان بسيار قوى و مثمرثمر مي باشد كه در جهت پيشبرد مشكلات زناشويى و روابط خانوادگى مفيد است. اين روش حتى در زمينه هاى شغلى كه دو نفر و يا حتى چند نفر در يك مجموعه قرار دارند و دچار نا بسامانى ارتباطى هستند مي تواند مشكل گشا باشد
.
.